بچه هاي جوان همچنين بيشتر نسبت به بچه هاي بزرگتر در تست هاي مهارت کاشت حلزون گوش انگليسي امتياز اوردند. اگر بچه هاي جوان اما نه بچه هاي بزرگتر يا بزرگسالان زبان غالبشان را وقتي مهاجرت كردند عوض مي كنند. سپس مطالعه هايي كه اثر سن بر روي توانايي يادگيري زبان به وسيله ي مقايسه ورودي هاي جوانان و بزرگسالان بررسي كردند،مشكل داشت
براي گسترش كه مقايسه ي مهارت زبان جوانان با يادگيرنده هاي بالغ زبان دوم يك مقايسه ي مهارت زبان در براي گويندگاني كه زبان غالب است و برا يگويندگاني كه زبان نيست هست كه اعتبار تحقيق توافق شده. اين ممكنه ان گزينه زبان غالب باشد كه تفاوت ها را باعث مي شود ،نه هر سني. براي رسيدگي كردن فرضيه ي تغيير زبان غالب ،جا و ارنسون(2003؟)تكاليف قضاوتي گرامري در زبان انگليسي و چيني براي چيني هاي بومي كه امده بودند كه بهUSA در1 تا 38 سالكي امده بودند . چنانچه جان و نيوپورت انجام دادند،انها فهميدند كه ورودي هاي جديد بهتر روي تست هاي گرامر انگليسي عمل كردند. انها همچنين فهميدند كه ورودي هاي جوانتر بر تست هاي گرامر چيني برتر عمل ميكنند.در حقيقت امتياز روي 2 تست به طور منفي وابسته است( مرتبطه)_ بهتر ، يك موضوع روي تست انگليسي انجام شود،بدترين كه او تست هاي چيني را انجام مي دهد.اين يافته ها فرضيه اي را كه فراگيري زبان دوم براي بچه هاي جوانتر بهتر اتفاق مي افتد حداقل در بخشي حمايت ميكند زيرا انها زبان دوم را به عنوان زبان غالبشان تغيير ميدهند.
.حمايت ديگر براي درگيري(مشاجره) كه فايده ي يادگيري زبان بچه هاي جوان به طور خالص يك بازتاب از توانايي يادگيري زبان نيست كه از يك مطالعهي فراگيري داچ به عنوان زبان دوم به وسيله ي گوينده هاي انگليسي زبان كساني كه به سمت هلند حركت كردند ،بود(اسنو ...1978)
موضوع ها در سن از 3 سالگي تا بزرگسالي محدودند.اسنو و هاف آنگل شركت كننده ها ي ماهر داچ را ازمايش كردند،يك تنوع اندازه گيري تلفظ،لغات ،گرامر و تست هاي درك اول 6 ماه بعد از ورود انها و سپس 2 دفعه بيشتر در فاصله ي4 تا 5 ماهگي ازمايش كردند(استفاده كردند).مخالف با پيشگويي فرضيه ي دوره حساس ،انها فهميدند كه بچه هاي جوانتر امتياز پايين تري روي هر تست دارند و 12 تا15 ساله ها فراگيري با سرعت بالا را نشان دادند. همچنين در مخالفت با مقدار پايهي بيولوژيكي از فايده ي فراگيري زبان دوم در جواني ،مداركي كه تغيير هاي رواني اجتماعي يك نقش را در فراگيري زبان دوم بازي ميكند،وجود دارد.جالسون و نيوپورت فهميدند 2تا اين چنين تغيرات كه روي اجرادر زبان انگليسي كره اي ها و چيني ها شركت كرده اند اثر ميگذارد :خود اگاهي و تشخيص امريكايي
شركت كننده،كسي كه كمتر درباره ي ساختن اشتباه ها خوداگاه اگاه بودو انها را به عنوان امريكايي تشخيص داده بود،مهارت انگليسي بيشتري را نشان داد.

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/